اسلک، بالاخره برای عرضهی عمومی سهام اقدام کرد. عرضهی اولیه سهام این شرکت، یکی از مورد انتظارترین رخدادهای سال ۲۰۱۹ در صنعت فناوری بود که خیلی زود به حقیقت پیوست.
پلتفرم خدمات ابری مستقر در سان فرانسیسکو، در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد. این شرکت، یکی از چند شرکت دنیای فناوری بود که پیشبینی عرضهی عمومی سهام آن در سال ۲۰۱۹، در صدر اخبار سال گذشته قرار داشت. از دیگر شرکتهای محتمل برای IPO در سال جاری میلادی، میتوان به lyft وuber اشاره کرد. آنها نیز اسناد عرضهی عمومی سهام را در ماه دسامبر سال گذشته (آذر ۱۳۹۷)، بهصورت محرمانه ارائه کردند. شرکتهای دیگر، Pinterest و airbnb هستند که احتمالا در ماههای پیش رو برای این عملیات اقدام خواهند کرد.
کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا برای دریافت اسناد محرمانه و فرم معروف S-1 از شرکتها، تا سال ۲۰۱۷ قانون محدودی داشت. آنها تنها به شرکتهای با درآمد کمتر از یک میلیارد دلار اجازهی ارائهی محرمانهی اسناد را میدادند. از آن زمان، هر شرکتی با هر ابعادی اجازهی اقدام برای IPO با این روش را دارد.
Slack در یک کنفرانس خبری پیرامون خبر فوق اعلام کرد:
قرار گرفتن در فهرست عمومی سهام، پس از تکمیل بررسیهای کمیسیون بورس و اورق بهادار همچون بازار هدف و شرایط دیگر شرکت، انجام خواهد شد.
چندی پیش یکی از ۱۰۰ کانال برتر یوتیوب به قیمت چند میلیون دلار فروخته شد. این معامله، دومین در نوع خود بود که در عرض چند ماه انجام میشد. یوتیوبرها و تهیهکنندگان پشت صحنهی پرطرفدارترین شبکهی ویدئویی جهان اعتقاد دارند این روند، شروع موجی از خرید و ادغامها در شبکه خواهد بود. مسیر روند توسط تهیهکنندگان انفرادی هدایت میشود. آنها نگران این هستند که یوتیوب، تا زمانیکه سرویسی رسمی (یا متعلق به یک شرکت بزرگ) نباشند، اهمیت زیادی به آنها ندهد.
Enchufe.tv یکی از پرطرفدارترین کانالهای اسپانیایی زبان یوتیوب محسوب میشود که خبر فروش آن، یکی از مهمترین اخبار در میان کانالها بود. این کانال کمدی انیمیشنی، حدود ۱۹ میلیون مشترک دارد. تعداد مشترکان این کانال، از اینفلوئنسر بزرگ یوتیوب یعنی لوگان پائول هم بیشتر است و حتی کانال رسانهی مشهور BuzzFeed نیز این تعداد مشترک ندارد. فروش این کانال، پس از فروش کانال سیزدهم یوتیوب یعنی Little Baby Bum انجام شد و به نظر میرسد موج مشابه ادامه پیدا کند.
نیروهای محرک پشت خرید و فروشهای متعدد کانالها در یوتیوب را میتوان در ۳ بخش، دستهبندی کرد. اول اینکه یوتیوب، ستارههای هالیوودی را به تولیدکنندههای انفرادی ترجیح میدهد. ثانیا، تولیدکنندهها به مرز خستگی مفرط رسیدهاند. ثالثا، فرصتهای خارج از آن پلتفرم، برای آنها بسیار جذاب شدهاند.
یوتیوب نگران آن است که تولیدکنندههای بحثبرانگیز در پلتفرمش، بهمرور تبلیغدهندهها را از آن دور کنند. بههمین دلیل، در ماه می سال گذشته، آنها مجموعهای اختصاصی را با حضور بزرگانی همچون ویل اسمیت، کوین هارت و وایتهال شروع کردند. در برههای دیگر از زمان، بسیاری از تهیهکنندگان کانالهای بزرگ یوتیوب، مدتی را به استراحت و مرخصی اختصاص دادند، چون از فشار کاری بالا برای تولید محتوا، به خستگی مفرط رسیده بودند. بهعنوان مثال، ستارگانی همچون ال میلز کمدین و گیمر معروف یوتیوب یعنی روبن گاندرسن بهنوعی به مرخصی رفته بودند.
برخی از ستارههای پیشین یوتیوب، پس از ترک پلتفرم و امتحان کردن فرصتهای جدید، به موفقیتهایی هم رسیدند. همین موفقیتها، دیدگاه دیگر تهیهکنندهها و ستارهها را نیز تاحدودی تحت تأثیر قرار میدهد. ستارههای سابق، با برنامههای متنوع از پادکستسازی و مجریگری برنامههای رسانهای تا فروش کتاب به موفقیتهایی رسیدهاند.
در نتیجهی تمام رخدادهای بالا، یوتیوبرها بهمرور تلاش میکنند تا شبیه اینفلوئنسرهای جریان اصلی شوند. افرادی که زمانی روبروی آنها قرار داشتند، امروز به الهامی برای حرکت جدید تبدیل میشوند تا یوتیوبرها هم از رقابت باز نمانند. یکی از مراحل شبیه شدن به جریان اصلی، بهبود فرایند نظارت و انجام عملیات حرفهای در جریان تولید محتوا خواهد بود. انجام آن کارها، نیازمند همکاری با شرکتهای بزرگ یا فروش کامل کانال به آنها است. درنتیجه، یک شبکهی چندکاناله (MCN) تشکیل میشود.
جیسون کارپنتیر، به همسرش راشل در مدیریت کانال یوتیوبی هنری و کاردستی، کمک میکند. او اعتقاد دارد افزایش حرفهایگری در تولید محتوا، یک خط دفاعی دربرابر تغییرات در حال وقوع در پلتفرم است. کانال او ۱۰۰ هزار مشترک دارد. جیسون میگوید بهعنوان یک تهیهکنندهی کوچکتر در شبکه، همیشه با مشکلات متنوعی از تغییر همیشگی الگوریتم تا پشتیبانی متغیر یوتیوب، روبهرو خواهید شد.
واقعی بودن یا منطقی بودن ترس تولیدکنندههای مستقل یوتیوب را نمیتوان تأیید یا رد کرد. منتهی کاملا مشخص است که یوتیوب، به استعدادهای داخلی خود و آن تهیهکنندهها وفادار مانده است. بههرحال آن ترس، افراد را وادار به انجام کارهای مختلف میکند. درک هولدر، مدیر و صاحب سابق کانال Little Baby Bum است. او که پیش از فروش کانال و ترک کامل یوتیوب به همراه همسرش آن را مدیریت میکرد، میگوید:
اگر قصد رشد و توسعهی کانال خود را دارید، باید درنهایت یک همکاری استراتژیک تشکیل دهید.
خریداران کانال هولدر، مدیران سابق اجرایی شرکت DHX Media بودند. شرکت فوق، برند Teletubbies و Maker Studios را در اختیار دارد. برند دوم، یک MCN یوتیوب متعلق به دیزنی است. مدیران سابق، شرکتی جدید با نام Moonbug تأسیس کردند تا کانال خریداریشده را ازطریق آن مدیریت کنند. آن شرکت تا امروز ۱۴۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است تا در خریدهای آتی به کار بگیرد.
در خرید اخیر، سهم زیادی از Touche Films شرکت تولیدی رسانهای و مدیر Enchufe، توسط 2btube، بزرگترین MCN یوتیوب خریداری شد. جزییات آن معامله رسانهای نشد، اما یک منبع آگاه اعلام کرد که فروش کانال، ارزش Touche Films را به ۵ میلیون دلار رساند.
فروش کانال Enchufe حدود ۶ ماه پس از واگذاری Little Baby Bum انجام شد. دربارهی آن فروش، هری هیوگو از شرکت Goat Ganecy رقمی بین ۷.۷۵ تا ۱۱ میلیون دلار را تخمین زده بود. البته، هولدر هم در زمان عقد قرارداد و هم در زمان انتشار این مقاله، از اظهارنظر پیرامون قیمت خودداری کرد.
یان شفرد، مدیر یک شرکت لندنی فعال در حوزهی اینفلوئنسرها است. او اعتقاد دارد خریدهای اخیر، نشاندهندهی روندی ادامهدار در صنعت رسانه است. خریداران میتوانند کارهای مورد نیاز برای مدیریت کانالهای بزرگ را بهخوبی بین نیروی انسانی خود تقسیم کنند. آنها مجذوب درآمد تضمینشدهی تبلیغات در کانالهای پرمخاطب یوتیوب میشوند.
برخی تهیهکنندههای مستقل یوتیوب نیز با دیدن پیشنهاد از سمت خریداران بزرگ، از کاهش حجم کاری خود پس از واگذاری استقبال میکنند. اکثر کانالهای بزرگ از PewDiePie گرفته تا Lilly Singh میگویند که از حجم بالای کار و انجام همهی وظایف از بازیگری تا تهیهکنندگی، کارگردانی،بازاریابی و فروش، خسته شدهاند. درواقع، یوتیوبرها از دریافت کمک از سوی شرکتها و سازمانهای بزرگ استقبال میکنند. هولدر اعتقاد دارد تقسیم حجم بالای کار تولید ویدئو با گروهی از افراد حرفهای، برای همهی یوتیوبرها یک موهبت محسوب میشود.
علاوهبر تقسیم وظایف، نکات دیگری هم وجود دارد که یوتیوبرهای مستقل را به فروش یا همکاری ترغیب میکند. بهعنوان مثال، آنها میتوانند از اعطای مجوز محتوا، خریدوفروش در کانالهای دیگر و ارائهی حقوق کپیرایت، درآمدهایی داشته باشند که همگی، با همکاری گروهی آسانتر میشود.
هولدر و همسرش، یکی از دلایل فکر کردن به فروش را توانایی برای بهرهبرداری بیشتر از کانال، با عضویت در یک گروه بزرگتر میدانند. کانال آنها در زمان فروش در حال تغییر حالت از یوتیوب، بهتلویزیون سنتی بود. درک هولدر در زمان فروش کانال در مصاحبهای گفته بود: «ما به مرحلهای رسیدهایم که باید شرکت را به سطحی جدید ببریم. برای انجام آن کار، باید تیمی حرفهای تشکیل دهیم».
در دنیای کنونی، تأثیر فرهنگی ستارههای سنتی مانند ستارههای هالیوود، هنوز فاصلهی زیادی با ستارههای یوتیوب دارد. بههمین دلیل، بسیاری از بزرگترین یوتیوبرهای مستقل که صدها میلیون بازدید دارند، هنوز نمیتوانند یک سریال تلویزیونی بدون تکیه بر یوتیوب تولید کنند. در میان آنهایی که کانال خود را به MCN فروخته یا با آنها همکار میشوند هم، اختلافنظر پیرامون ارزشمند بودن یا نبودن این اقدام وجود دارد. در سالهای اخیر، یوتیوبرها اعتماد آنچنانی به MCNها نداشتند چون بهصورت مستقل توانایی کسب درآمد داشتند. بهعلاوه، شکست شبکههایی همچون Defy Media و Machinima، این عدم اعتماد را بیشتر کرد.
کارپنتیر و همسرش هنوز تصمیم مشخصی در این مورد نگرفتهاند. آنها هنوز در حال بررسی گزینهها هستند. البته، قطعا فروش کانال فرصتهای بیشتری را برای درآمدزایی در اختیار آنها قرار میدهد. بهعنوان مثالی از این فرصتها، برنامههای کانال Enchufe اکنون در شبکهی Comedy Central در کل آمریکای لاتین و Galavision در ایالات متحده، پخش میشود. بهعلاوه، فیلمی با همکاری سونیپیکچرز و تیم پشتصحنهی سریال مشهور Narcos نیز از روی محصولات این کانال ساخته خواهد شد. مدیرعامل 2btube که شبکهی فوق را خریداری کرد، امیدوار است دیگر زیرمجموعههای یوتیوبیاش نیز به تولید محصولات باکیفیت با هدف تبدیل شدن به فیلم و سریال، علاقهمند شوند. او در ادامه به این نکته اشاره میکند که رسانههای سنتی، باید بهمرور به حجم بالای مخاطبان یوتیوب دسترسی پیدا کنند.
میکنند را بازگو میکنیم.
راه اندازی یک وبسایت درواقع اولین قدم و احتمالاً مهمترین اقدام یک کسبوکار آنلاین و یا یک استارتاپ اینترنتی برای موفقیت و پیشرفت است. اما برای بهدست آوردن این موفقیت، باید کاری کنید لغایت وبسایت شما دیده شود. وقتی این بحث میان باشد، یعنی ما درباره بازدید و یا به اصطلاح کسب ترافیک وبسایت حرف میزنیم. این اولین دغدغه و خواسته هر صاحب تجارت آنلاینی است که بتواند با روشهای متنوع بازدید وبسایت خویش را افزایش داده و در نهایت باعث افزایش رتبه سایت خویش شود.
ما این بار به سراغ جستار افزایش بازدید رایگان سایت و افزایش رتبه سایت رفته و کل جوانب مربوط به این موارد را رسیدگی میکنیم. سپس به شما تمام روشها و نکاتی که میتوانید با آنها بازدید و رتبه سایت خویش را چندین برابر کنید آموزش میدهیم. با مدیروب به اتفاق باشید تا با نکات بیان شده در این مقاله زیاد مهم و حیاتی، در کسبوکار اینترنتی خویش تحولی عظیم برپایی کنید.
کسب بازدید (ترافیک) وبسایت دقیقاً چه معنا و مفهومی دارد؟
قبل از شروع این مبحث، بهتر است که به طور کامل با پایه و پای بست، بحث شدامد و بازدید سایت آشنا شوید. در روشنگری خیلی ساده این باره که هرکسی میتواند آن را بازگو کند، میتوان گفت که کسب بازدید یا ترافیک سایت یعنی زمانی که بازدیدکنندگان و کاربران وارد سایت شما شوند. هر ورود برابر است با یک بازدید. ولی هر ورود به منزله کسب یک بازدید بیشتر نیست. معمولاً بازدیدها بر اساس IP کاربران شمرده میشوند و ملاک اصلی رتبهبندیها نیز بر بنیاد همین شمارش به چهره یومیه است.
در ضمن، این فقط کاربران اینترنتی نیستند که ترافیک سایت شما را افزایش میدهند؛ بلکه رباتها و ابزارهای آنلاین دیگری هم هستند که چنین بازدیدهایی رقم میزنند. این تعریف زیاد ساده با ظاهر فریبندهای که دارد باعث شده لغایت اشتباهی زیاد رایج گریبانگیر وبمسترهای امروزی شود. اغلب این افراد حتی افراد باتجربهتر، تمام تمرکز و انرژی خود را به هدف "کسب بازدید" میگذارند. ولی همانطور که ما بارها و بارها گفتیم، در بحث بازاریابی آنلاین، هیچوقت کمیت بر کیفیت نخستینگی نخواهد داشت. این شیوه فکری که اکثر وبمسترها با آن درگیر هستند، تنها بحث جذب "بازدید" است نه "بازدیدکننده واقعی" و همین مسئله باعث میشود لغایت تلاشهای پیوسته این افراد آنگونه که باید نتیجه نداشته باشد.
با این توضیحات باید گفت که تمرکز اصلی شما نباید فقط روی تعداد بازدیدهای کسب شده باشد، بلکه باید روی مسئله نرخ تبدیل تمرکز کنید. مسلماً هرچه بازدیدهای کسب شده بیشتر باشد، شانس افزایش نرخ تبدیل نیز بیشتر میشود. در جستار بازاریابی اینترنتی، نرخ تبدیل یا Conversion Rate به نرخ تبدیل شدن کاربران و بازدیدکنندگان معمولی به مشتری گفته میشود. درنتیجه تمام تمرکز شما باید روی این مسئله باشد. در غیر این صورت حتی اگر میلیونها بازدید هم داشته باشید، سودی برای شما هستی نخواهد داشت. مگر اینکه از کسب بازدید فقط به قصد اخذ سفارش تبلیغات نمایشی استفاده کنید.
کاهش سرعت اینترنت موضوعی است که بسیار به گوش میخورد. این کاهش سرعت یک امر اتفاقی نیست. امروزه با افزایش محتوا و وبسایتهای رسانهایِ سنگین، بارگذاری محتوای آنلاین در مقایسه با چند سال قبل، بسیار بیشتر طول میکشد. این مقاله به چگونگی کارکرد اینترنت خانگی شما میپردازد و سپس مستقیما به سراغ ریزهکاریهایی میرود که سرعت اینترنت شما را بالا میبرد. اجزای کلیدی کنترلشدنی اینترنت عبارتند از نوع اینترنت پهنباند، نوع مسیریاب و نوع کانکشنی که استفاده میکنید. در ادامه مختصر توضیحی دربارهی هر کدام آمده است:
انواع متعددی از کانکشنهای پهنباند وجود دارد. با توجه به اینکه هر کدام از این کانکشنها سرعت و پهنای باند متفاوتی رارائه میکند، مهم است بدانید که از کدام نوع کانکشن استفاده میکنید. شما میتوانید از طریق تماس با ارائهدهنده سرویس اینترنت (ISP - Internet Service Provider) بفهمید که شما از کدام نوع کانکشن استفاه میکنید؛ اگرچه اینها همگی از طریق طرح اینترنت شما با یکدیگر دادوستد میکنند. این مقاله به چهار کلید اصلی که شاید اینترنت خانگی شما از آنها استفاده میکند میپردازد.
اینترنت پهنباند ماهوارهای دقیقا همانند نامش عمل میکند: به این صورت که داده را هزاران کیلومتر دورتر به ماهوارهای در مدار میفرستد و سپس به هابِ ارائهدهنده سرویس اینترنت در زمین برگردانده میشود. راهاندازی آن نیازمند یک دیش ماهوارهای و یک فرستنده دارد؛ به این معنی که میتواند از مناطق روستایی نیز قابل دسترس باشد. این نوع، متفاوت از سایر انواع اینترنتِ پهنباندِ رایج است که به خطوطِ ثابت نیاز دارند. با این حال، مسافت طولانی که دیتای شما باید طی کند به معنی این است که سرعت کانکشن اغلب بسیار پایین است. مهمتر از آن، مستعد تداخل آبهوایی مانند رعدوبرق است. یعنی نهتنها سرعت اینترنت در این نوع پایین است، بلکه نمیتواند به اندازهی انواع دیگرِ کانکشن پهنباند پایدار باشد.
در حال حاضر، این نوع کانکشن ADSLا(Asymmetric Digital Subscriber Line) مرسوم است. این کار با انتقال دیتا روی خطوط مسیِ تلفن صورت میگیرد. به این معنی که ایترنت شما روی همان خطی اجرا میشود که تماسهای خطِ ثابت شما برقرار میشود. چرا نامتقارن؟ چون اینترنت خط دیجیتال نامتقارن یا همان ADSL بر سرعت دانلود بالاتر و سرعت آپلود کمتر تمرکز میکند. یعنی مشاهدهی یک ویدیو از یک گربهی زیبا در یوتیوب بسیار سریعتر از آپلود آن ویدئو روی یوتیوب است. اگر به دنبال آن هستید که ستارهی بعدی یوتیوب باشید، ممکن است این نوع کانکشن برای شما مناسب نباشد.
درحالیکه ADSL از خط ثابت تلفن عبور میکند، اینترنت پهنباندِ کابلی از کابلهای کواکسیال عبور میکنند. این کابلها همان خطوطی هستند که جلوهها را روی تلویزیون شما نمایش میدهند و میتوانند دیتا را دو برابر سریعتر از کابل مسی منتقل کنند؛ درحالیکه کاهش سرعت کمتری در مسافتهای طولانی رخ میدهد. مسئلهی مهمی که باید توجه شود این است که ADSL یک خط اختصاصی برای اینترنت خانگی شما است؛ اما سرعت اینترنت شبکهی کابلی به اشتراک گذاشته میشود. به این ترتیب سرعت بهصورت گسترده نوسان میکند و وابسته به تعداد مشترکانِ شبکهی شما است. یک شبکهی خانگی در یک ناحیه روستایی در مقایسه با یک شبکه خانگی در یک کلانشهر، روی اینترنت کابلی سرعت بالاتری دریافت میکند.
اینترنت پهنباندِ فیبری بهعنوان نسل بعدی اتصالات اینترنت شناخته میشود. فیبر نوری دیتا را با پالسهای نور روی خط فیبر نوری ارسال میکند. با استفاده از کانکشن فیبر نوری دانشمندان در آزمایشگاه «بِل» به سرعت بالای ۱۰۰ پتابیت بر ثانیه (۱۳,۴۲۱,۷۷۲,۰۷۳.۸۸ مگابیت بر ثانیه) دست یافتند. بهصورت تجاری سرعت کانکشن فیبر نوری میتواند تا ۱۰۰۰ مگابیت بر ثانیه باشد. این منطقی ترین گزینه برای پرسرعتترین اینترنت است؛ اما شبکهی خانگی شما به خطوط اتصال فیبری نیاز خواهد داشت. بسیاری از کشورها کانکشن فیبری را از طریق ISP ارائه میکنند؛ اما هنوز به سطح دسترسی جهانی نرسیده است. گسترش کانکشن فیبری در سراسر جهان، مخصوصا در نواحی روستایی که برپا کردن کانکشن فیبری بسیار دشوارتر است، روند بسیار آهستهای دارد.
چند روش اصلی وجود دارد که بتوانید به روتِر خود کانکت شوید. رایجترین روش از طریق وایفای است که شما میتوانید به روتر خود بهصورت بیسیم کانکت شوید. روش دیگر از طریق کابلهای شبکه محلی (LAN - Local Area Network) است. همچنین روش دیگری وجود دارد که کانکشن پاورلاین یا کانکشن خطِ برق (Powerline connection) نام دارد و از طریق کابلهای برق خانگیدستگاهها را به روتِر متصل میکند. در این بخش هر نوع کانکشن بهصورت خلاصه معرفی میشود و نگاهی به سرعت هر کدام از انواع کانکشن معرفیشده میاندازد.
آیا میدانید چند نسخه از وایفای وجود دارد؟ رایجترین استاندارد شناختهشدهی وایفای، استانداردِ ۸۰۲.۱۱ است که توسط هیئت مهندسان برق و الکترونیک (IEEE) در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. در آن زمان وایفای حداکثر سرعت ۲ مگابیت بر ثانیه را پشتیبانی میکرد. با هر نسخهی متفاوتی که ارائه شد سرعت بهشدت بهبود پیدا میکرد: 802.11b، 802.11a، 802.11g، 802.11n و جدیدترین نسخه 802.11ac که با نام « وایفای گیگابیتی» هم شناخته میشود. از آن زمان وایفای مسیر طولانی سپری کرده است و اکنون با آخرین استاندارد آن (802.11ac) سرعتهایی تا حداکثر ۱۳۰۰ مگابیت بر ثانیه را پشتیبانی میکند (اگرچه سرعت فعلی به ۲۰۰ مگابیت بر ثانیه محدود است). قبل از سرعت، حداکثر تعداد دستگاههای متصل در نسخه 802.11ac تا ۴ دستگاه بهصورت همزمان افزایش یافته است. برای بیشتر از ۴ دستگاه، روتر برای کنترل کانکشنها سریعا انتقال داده را بین دستگاهها سوئیچ میکند. به همین دلیل با توجه به تأثیر این مسئله بر سرعت، مهم است که روتر خود را چک کنید تا نوع وایفای را را شناسایی کنید.
کابلی قابل اطمینان که اینترنتی بسیار خوشایند را به کامپیوتر شما ارائه میکند. حتی با ظهور وایفای هنوز هم کانکشن LANا(Local Area Network) بهشدت مناسب است. درست همانند وایفای، کابلهای LAN با نسخههای متعددی ارائه شدهاند. کابلهای رده ۵ (Cat 5) با توجه به اینکه حداکثر سرعت آنها تنها به ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه میرسد در سالهای اخیر منسوخ شدهاند. کابلهای جدیدتر Cat 5e، Cat 6، و Cat 6a دارای سرعت بسیار بالاتری هستند. Cat 5e میتواند به سرعت حداکثر ۱۰۰۰ مگابیت بر ثانیه برسد و Cat 6 میتواند به سرعت ۱۰ هزار مگابیت بر ثانیه دست پیدا کند. بااینحال محدودیت کابلهای LAN در طول آنها است. برای Cat 5e سرعت پس از ۱۰۰ متر (۳۲۸ پا) افت پیدا میکند. Cat 6 میتواند با سرعت ۱۰۰۰ مگابیت بر ثانیه تا ۲۰۰ متر (۷۰۰ پا) جریان داشته باشد، همچنین میتواند با سرعت ۱۰ هزار مگابیت بر ثانیه تا ۵۰ متر (۱۶۰ پا) باقی بماند. کابلهای Cat 6a میتوانند سرعت ۱۰ هزار مگابیت بر ثانیه را برای ۱۰۰ متر (۳۲۸ پا) بهخوبی ارائه کنند. نوع کابل معمولا روی آن چاپ میشود. اگر از یک کانکشن سیمی استفاده میکنید، میتوانید نوع کابل را بهراحتی تشخیص بدهید.
یک معیار کلیدی تمایز وایفای و LAN ، ایدهی تداخل است. در دنیای تکنولوژی امروزی ، فرکانسهای رادیوی همهجا در اطراف شما وجود دارند. درحالیکه ممکن است به نظر نرسد، دستگاههایی که از دامنه فرکانسی مانند سیگنال وایرلس (بیسیم) استفاده میکنند سرعت اینترنت شما را تحت تأثیر قرار میدهند. این دستگاهها شامل تلفنهای بیسیم و گاهی فرهای مایکرووِیو هستند. با استفاده از کابلهای LAN بستههای دادهی شما را از طریف خطوط سختافزاری منتقل میشوند که تحت تأثیر فرکانسهای رادیویی قرار نمیگیرند. در حقیقت این یک نکتهی کلیدی در استفاده از ارتباطات شبکه محلی LAN در مقایسه با وایفای (مخصوصا در خانه) است. یک اتصال شبکهمحلی خوب نهتنها سرعت بیشتری تأمین میکند، بلکه زمانی که چندین دستگاه وایرلس را اجرا کردهاید، سرعت اینترنت پایدارتری مهیا میکند.
در کنار وایفای و LAN، نوع سومی از کانکشن وجود دارد که تحت عنوان شبکه Power Line شناخته میشوند. در عوض خریدن کابل LAN و تلاش برای سیمکِشی کردن در اطراف منزل، شبکه Power Line از کابلهای الکتریکی «پشت دیوار» استفاده میکند تا دستگاه شما را به روتِر وصل کند. این کار از طریق اتصال دو آداپتور Power Line صورت میگیرد. یکی از آنها از یک جهت به روتِر میرود و از جهت دیگر به سوکت برق متصل میشود و دیگری از یک سو به سوکت برق و از سوی دیگر به کامپیوتر شما وصل میشود. هنگامی که در سال ۲۰۰۱ این ایده مشهور شد، شبکه Power Line تنها سرعت حداکثر ۱۴ مگابیت بر ثانیه را پشتیبانی میکرد. مدلهای اخیر کانکشن گیگابیتی ارائه میدهند. البته با توجه به اینکه یک کابل هر دو کانکشنهای الکتریسیته و اینترنت شما را اجرا میکند، اتصال ممکن است در برخی موارد ناپایدار باشد. مخصوصا اگر سیمکِشی اینترنت خانگیتان را در سالهای اخیر ارتقاء نداده باشید.
چندین برند مختلف تولیدکنندهی روتِر وجود دارد. در اینجا بهصورت اختصاصی به هر کدام از برندها و روترها اشاره نمیشود؛ چون این مقاله برای این است که شما در هر دورهای بتوانید از آن استفاده کنید. در عوض روی ویژگی مهم و خاص روترها تمرکز شده است که باید به آنها توجه کنید: گروههای صنعتی، علمی و پزشکی (ISM).
اندکی هم به موضوع تداخل که در بخش قبلی مطرح شد پرداخته میشود. کابلهای LAN انتخاب مرجع هستند؛ ولی بیشتر مردم دستگاههای متحرک بیسیم را ترجیح میدهند. مخصوصا اگر در هیچ شبکهای بهصورت متمرکز کار نکنند. در ادامه توضیح میدهیم که چگونه دستگاههای وایرلس بر سرعت اینترنت همدیگر تأثیر میگذارند و چگونه میتوانید سرعت اینترنت دستگاه خودتان را بهبود ببخشید.
ISMا(industrial, scientific and medical) از انواع باندهای طیف رادیویی است که اغلب در ارتباطات رادیویی و حتی دستگاههای بدون اینترنت مانند فر مایکرووِیو یافت میشود. برای کانکشنهای وایرلس، باندهای اصلی در دامنهی ۲.۴ و ۵ گیگاهرتز هستند.
هر دو باندِ ۲.۴ و ۵ گیگاهرتز فناوری اثباتشدهای هستند و مدتها در اطراف ما بودهاند؛ ولی اکثر روتِرهای وایِرلس تجاری تنها باند ۲.۴ گیگاهرتز ارائه میدهند. رایجترین لوازم خانگی مانند تلفن بیسیم، مانیتورِ کودک و هدفونِ بولوتوث همگی روی باند ۲.۴ گیگاهرتز کار میکنند، برقراری کانکشن وایرلس روی این باند موجب تداخل آن با هر یک از این لوازم خانگی میشود که از این باند استفاده میکنند.
در سالهای اخیر موج جدیدی از روترها ظاهر شدهاند. روترهای دو بانده به کاربران اجازه میدهند که دو فرکانس وایفای ۲.۴ و ۵ گیگاهرتز از طریق باندِ فرکانسیِ ۵ گیگاهرتز به وایرلس شما کانکت شوند تا تداخلی که لوازم خانگی دارای فرکانس ۲.۴ گیگاهرت را دور بزنند. یک باند فرکانسی ۵ گیگاهرتز همچنین میتواند حداکثر سرعت انتقال داده را حفظ کند که این به معنی سرعت اینترنت بالاتر است. با این حال هرچه فرکانس بالاتر باشد، دامنه پایینتر است. یعنی دستگاه بیسیم شما باید بهصورت فیزیکی به روتر بیسیم مرتبط شود تا بهطور کامل از کانکشن بیسیم ۵ گیگاهرتز در مقایسه با کانکشن ۲.۴ گیگاهرتز معمولی استفاده کند.
شما برای پول خود بهسختی تلاش میکنید و ممکن است از دیدگاه شما هزینه برای ارتقاء کانکشن قابل قبول نباشد. خبر خوب این است که چندین راه وجود دارد که شما میتوانید سرعت اینترنت خود را افزایش بدهید. البته افزایش سرعتی که از این طریق حاصل میشود تأثیر ارتقاء فیزیکی بر سرعت را ندارد؛ اما با این حال بهدرستی عمل میکند و قابل توجه است. در این مقاله سه روش معرفی میکنیم که بتوانید سریعا راندمان اینترنت خود را افزایش بدهید.
روتر یک دروازهی کلیدی برای دستگاههای خانگی و ارائهدهندهی سرویس اینترنت شما محسوب میشود و موقعیت مکانی آن برای اطمینان از اینکه کانکشن بین دستگاههای شما و روتر پایدار و سریع است؛ اهمیت دارد؛ زیرا بر سرعت اینترنت شما تأثیر میگذارد. به عبارتی مطمئن شوید که روتر خود را در محلی مرکزی قرار دادهاید و یا در نزدیکی اکثریت دستگاههای متصل شما قرار گرفته است. باید مطمئن شوید که روتر شما در یک محل مرتفع قرار گرفته است و موانع کمی بین روتر و دستگاههای متصل به روتر شما وجود دارد؛ زیرا دیوارها و اسباب خانه بر سرعت کانکشن تأثیر میگذارند.
وقتی روتر یک ساعت بهخوبی کار میکند، بهتر است یک بار آن را خاموش کنید و بعد از دقایقی، دوباره آن را روشن کنید. این بهعنوان چرخهی نیرو شناخته میشود و به روتر اجازه میدهد زمان روشن شدن برخی از دیتاهای ذخیرهشده - که بهعنوان «کَش» هم شناخته میشوند - را پاک کند. هر باند فرکانسی ۲.۴ یا ۵ گیگاهرتز کانالی مختص خود دارد و راهاندازی مجدد روتر به آن اجازه میدهد برای بهبود کانکشن شما با روتر، کانال با حداقل ترافیک را انتخاب کند.
ممکن است در حالیکه پسر شما در حال بازیهای آنلاین چندنفره روی ایکسباکس است، تماشای یک ویدیوی آنلاین زنده از تیم فوتبال محبوبتان با کیفیت 4K روی تلویزیون هوشمند وسوسهانگیز باشد؛ اما باید بدانید که انواع مختلف فعالیتهای اینترنتی آنلاین مصارف متفاوتی از پهنای باند دارند که هرکدام به نوبهی خود بر سرعت کلی اینترنت تأثیر میگذارد. بارگیری ویدیوهای با کیفیت بالا، تورنت (اشتراکگذاری یک فایل با چند نفر) و بازی آنلاین روشهای مسلم هستند که پهنای باند شما را میبلعند. عادت مصرف اینترنت خود راکنترل کنید تا تنها یک یا دو فعالیت روی پهنای باند خود انجام بدهید. کاهش فعالیتها، به بهتر شدنِ عملکرد اینترنت شما کمک میکند.
بدیهی است که مردم برای بازدید از طراحی سایت به آن مراجعه نمیکنند. آنها به محتوای سایت توجه میکنند و طراحی تنها ابزار ارائه محتویات به روشی کاربردی و قابل درک است. برای طراحی موفق و کارآمد سایت، میتوان از ۱۲ الگوی رایج استفاده کرد که عبارتند از :
توجه داشته باشید که چگونه طرح وب خود را در قدرتمندترین قالب ممکن ارائه دهید. در این بخش به معرفی ۶ الگوی طراحی اول میپردازیم.
مرو سایت بخش بزرگی از تعامل با آن است؛ اما نمایش جزئیات در سایت، باعث درهمریختگی صفحه نمایش میشود.
کارتها در این الگو سایت را قادر میسازند که حجم سنگینی از محتوا را به روشی قابل فهم نمایش بدهد. همانطور که در کتاب «Web Design Trends 2015&2016» مطرح شده است، الگوی کارتها در آیندهای نزدیک همهگیرمیشود و البته موفقیت این الگو مستقیماً به کاربردهای آن بستگی دارد.
کارتها بهعنوان ظرفی برای اطلاعات قابل کلیک عمل میکنند. در واقع، bite-sized-ها پیشنمایشی هستند که به کاربران کمک میکنند تا محتوای مورد نظر پیدا کنند. سبک کارتها در هر سایتی متفاوت است؛ اما اکثراً شامل یک تصویر و توضیحی در ادامهی آن و نیز برخی توابع فردی مانند لایک در فیسبوک و ریتوییت در توییتر است.
علاوه بر این، کارتها در طراحی واکنشگرا (ریسپانسیو) بهخوبی عمل میکنند. هر کارت بهصورت خودکفا عمل میکند و محل قرارگیری آنها میتواند متناسب با هر صفحهنمایشی تنظیم شود.
طراحی سایت ریسپانسیو یک روش طراحی برای موبایل و دستگاههای کوچکتر از رایانه است. در این راهبرد، طراح ابتدا وبسایت را متناسب با عرض دستگاههای کوچکتر از رایانه (مثل موبایل و تبلت و …) طراحی و پیادهسازی میکند؛ سپس در عرض های بزرگتر نیز قالب طرح را تست و آن را متناسبسازی میکند. البته این روند تازهای نیست و در سالهای اخیر بسیار مورد توجه بوده است؛ اما از آنجا که طبق آمار در حال حاضر کاربران موبایل بیشتر آمار استفاده از فضای وب را دارند، دیگر تمام صاحبان وبسایت (وبمسترها)، سایت خود را با راهبرد Mobile-first طراحی میکنند. روز به روز وبمسترهای بیشتری در حال روی آوردن به این روش طراحی سایت هستند و سعی میکنند که محتوای دیجیتال خود را روی دستگاههای کوچک نیز بهخوبی نمایش دهند.
دستگاههای موبایلها به دلیل کوچکی ابعاد صفحهنمایش برای قرار دادن محتوا روی سایت محدودیت زیادی ایجاد میکنند؛ اما این امر یک نقطه قوت محسوب میشود؛ چرا که محتوای غیر ضروری از جلوی دید کاربر حذف میشود و کاربر با ورود به سایت از طریق موبایل سریعتر به خواسته خود میرسد .
در سایتهایی که محتوای زیادی دارند، الگوی کارتها ویژگیهای زیر را ارائه میکند:
سایت های دارای محتوای سنگین، تمایل دارند همه آیتمهای ابتدایی سایت را با سلسلهمراتبی برابر نمایش بدهند.
در ساختار شبکهای، مرور وبسایت راحتتر است. کارتها در قالب شبکه، تقریبا همیشه از یک نوع هستند. ظاهر الگوی شبکه، در مقایسه با ظاهر لیست ساده، گزینههای بیشتری برای مرور کردن ارائه میدهد که باعث میشود این سبک فضایی مؤثرتر داشته باشد.
کارتها در این الگو میتوانند در اندازه، فاصلهگذاری و تعداد ستونها متفاوت باشند. سایتهایی مانند هافینگتون پست برای محسوس نبودن «قالب توری مرتب» در گزینههایشان مردد هستند. درحالیکه یوتیوب تشکیلاتی سختگیرانه با ردیفهایی مرتب و دستهبندیهای گروهی دارد (مانند کانالها و ...)
یک سایت محتویای زیادی در دستهبندی چندگانه دارد که بهطور منظم بهروزرسانی میشوند.
پیش از وبسایتها، مجلهها با این مسئله روبرو بودند و فرمتهایی که آنها ارائه کردند همچنان ماندگار هستند. اندازههای تناوبی ستونها، کارتها و سرخطها، یکنواختی گرید را از بین میبرد و درعینحال، مفاهیم متنوعی را به نمایش میگذارد.
«الگوی مجله» چگونگی نمایش محتوا را تغییر داده است. سمت چپ صفحهنمایش ممکن است در اختیار شبکهای از کارتها باشد؛ درحالیکه سمت راست لیستی از لینکهای متنی را در بر دارد.
بهعنوان مثال، سایت بازفید را ببینید: رُکن اول نمایشدهنده محتوا است که پس از هر تصویر، توضیحاتی مرتبط با آن به صورت مفصل آمده است. ستون میانی شامل محتوای روز و توضیحی به صورت خلاصه در زیر تصویر و رُکن آخر شامل روند کلی است که تعدادی عکس بدون توضیحات را در بر دارد.
به فن بیان آنها توجه کنید. رنگها و اندازه متنها متنوع هستند تا کارکردها را نشان دهند و یک سلسلهمراتب دیداری ایجاد کنند.
یک سایت برای ارائه دادهها، یک رویکرد مینیمالیستی میخواهد.
الگوی بدون کانتینر ، حداقلها را به سطح بعدی میبرد، تمام ظواهر غیر ضروری را کنار میگذارد و از قراردادهای دیگر سایتها دور میشود. این الگو بهجای تقسیمات واضح، بر ویژگیهای دیداری، گروهبندی و مفهوم مشترک برای نمایش روابط متکی است.
از لحاظ تاریخی، طراحی وب بر طرحبندیهای خطی و ساختاریافته سطح بالا برای نمایش اطلاعات استفاده میکند. این روش بهخوبی عمل میکند؛ اما با گزینههای بیشتری که امروزه در دسترس است، طراحان میتوانند سبکهای غیر متعارف را امتحان کنند؛ نظیر سایتهای آژانس پابلیک لایبرِری، سهامی و فشن سایِن اِنوای که همهی مقادیر آن مدرن و آوانگارد به نظر میرسد. طراحی بدون کانتینر ، قدرت بیشتری به محتوای خود منتقل میکند. با این حال، باید به سلسلهمراتب بصری توجه بیشتری شود. میزان تأثیرگذاری این الگوی ریسکپذیر به چگونگی طراحی طراحان آن بستگی دارد.
اپل اغلب بهصورت مینیمالیسم، محتوای سایت خود را نادیده میگیرد. لینکها همه متنی هستند (بدون کلید) و یک طراحی بصری هوشمندانه توضیح میدهد که هر محتوا مربوط به چیست.
یک سایت دو دسته مفهوم اصلی دارد که هر دو به یک اندازه مهم هستند.
الگوی تقسیم صفحه یک روش منطقی و مرسوم برای ارائه دو عنصر متضاد است که هردو عنصر به یک اندازه مورد توجه هستند.
تقسیم صفحه یک انتخاب برای نمایش دو عنصر کانونی بهطور همزمان است که آنها را در برابر یکدیگر قرار میدهد و مقایسه میکند (همانطور که مثال آدیداس نشان میدهد). در واقع زمانیکه نمیدانید کدام یک از دو اِلمان برجستهتر نمایان میشود، بهترین انتخاب این است که هر دو را انجام دهید.
این الگو برای زمانیکه سایت مباحث کاملا متضاد را ارائه میدهد مناسب است، مانند جنسیتها در سایت ۶۲ مُدِلز. کاربران از همان ابتدا حق انتخاب دارند. بنابراین سایت زمان را برای نمایش هر دو گزینهی غیر ضروری هدر نمیدهد.
همچنین الگوی تقسیم صفحه (مانند سایت پژو) این فرصت را میدهد که دو دکمه فراخوان عمل (calls-to- action یا بهاختصار CTA) نمایان شوند. این سبک از همان زمان همواره در جهت زیباتر شدن رشد کرده است. رایجترین شیوه آن، داشتن یک متن در نیمی از صفحه است و یک تصویر هِدِر که در نیمه دیگر قرار میگیرد. همانند سایت لورِن ویکوِیر دیزاین.
در این الگو هر دو طرف صفحه وبسایت، دو نمود از یک مفهوم هستند.